من تنها کفشدوزکی هستم که خدارا دید

یکشنبه گذشت

یکشنبه هم گذشت و من در نهایت درد آخرین رقص باد را با دستانی پاک بدرقه کردم یکشنبه هم گذشت و من تنها در فصل برگریزان موسیقیی هو هووووووووووووووی باد را بی تو شنیدم . بیتو فرشته کوچک تنهایی یکشنبه هم گذشت و من برای آمدنت انتظار  کشیدم انتظار کشیدم یکشنبه هم گذشت و من برای آمدنت درد کشیدم درد وتو در این برگریزان پاییزی هنوز در انتظار گرمای آفتابی وتو هنوز نمیدانی که تو خود آفتابی پس بیا بیا با آمدنت دل یخ زده من و دوستانم را آب کن آرزوی ما رقصیدن تو در کلبه کوچک تنهاییمان  است روزها هم میگذرد چهار پاییز چهار زمستان هم گذشت و من دیگر انتظار آمدن برف را ندارم در این روزهای سرد پاییزی که آوای باد با م...
30 آبان 1391

ديگر ستاره ها هم برايم مي گريند

من تنهایم تنهای تنها یادم میآید ستاره های آسمانت از تنهایی من میگریستند و من در این تنهایی بی انتها از تو خواستم از تو خواستم در این روزها که دلتنگم دیگر مرا تنها نگذاری یک سال گذشت و من باز تنهايم با اين تنهايي تو بگو چه كنم لاله هايي را ديدم كه از جوانمردي تو سر از خاك در آورده اند ومنتظر يك آرزوي خوب هستند كه به تنهايي عادت كرده آرزوهايم را بردار و با خود ببر نميخواهم ديگر سنگيني آرزوهايم را با خود به دوش بكشم وتنهاييم را از پنجره بيرون بنداز من ديگر طاقت شنيدن صداي تنهايي را در روز عاشورايت ندارم چگونه در تنهاييم بار اين غم تاسوعايي را به دوش بكشم مرا تنها نگذار نذر كرده ام سال ديگر با آرزوهايم سراغ تاسوعا و عاشورايت بي...
22 آبان 1391

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

هوا سرد است ومن در اين سرماي وانفسا به دنبال تو ميگردم هوا سرد است ويك آهو سراسيمه به دنبال تو ميگردد هوا سرد است در اين سرما آفتاب هم به دنبال تو ميگردد هوا سرد است ويك حس قريبي به من ميگفت در اين سرماي ويران گر پيدا كردنت  سخت است هوا سرد است وزخمي من  به تن دارم كه درمان كردنش سخت است در اين سرما كه فصل كوچ و تنهاييست تو تنها مرحم زخم دل مايي و ما تنهاي تنهايم هوا سرد است آسمان ديشب به حال ما ميگريد وبرگها آرام آرام ميريزند   ومن از پشت پنجره ديدم  آسماني را كه پر بو از ستاره ولي من دنبال يك فرشته ميگشتم كه باشد مر حمي بر زخمهايم و من در رويايم مي ديدم رقص ب...
7 آبان 1391
1